ماه رمضان
ماه رمضانه
محبوبیتش در همه جا ورد زبانه
ماه رمضانه
ادامه ی شعر طنز ماه رمضان در ادامه ی مطلب.
حتما بخونید
ماه رمضانه
محبوبیتش در همه جا ورد زبانه
ماه رمضانه
ادامه ی شعر طنز ماه رمضان در ادامه ی مطلب.
حتما بخونید
سلام.
گفتم تو این روزا که صدا وسیما ربنا ومناجات استاد شجریان رو پخش نمی کنه اون ها رو برا دانلود بذارم.
امیدوارم خوشتون بیاد.
مناجات زیبای این دهان بستی دهانی باز شد.... استاد محمد رضا شجریان
دعای ربنا استاد محمد رضا شجریان
متن کامل شعر مناجات در ادامه ی مطلب
آمد رمضان و مقدمش بوسیدم
در رهگذزش طبق طبق گل چیدم
من با چه زیان شکر بگویم که به چشم
یک بار دگر ماه خدا را دیدم
کانون قلم فرارسیدن ماه خدا واستجابت دعا را به همه ی دانشجویان دانشگاه گلپایگان تبریک می گوید.
با آرزوی قبولی طاعات وعبادات شما گرامیان.


به سراغ من اگر مي آييد
پشت هيچستانم
پشت هيچستان جايي است
پشت هيچستان رگ هاي هوا پر قاصدهايي است
كه خبر مي آرند از گل واشده دورترين بوته خاك
روي شنها هم نقشهاي سم اسبان سواران ظريفي است كه صبح
به سرتپه معراج شقايق رفتند
پشت هيچستان چتر خواهش باز است
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود
زنگ باران به صدا مي آيد
آدم اينجا تنهاست
و در اين تنهايي سايه ناروني تا ابديت جاري است
به سراغ من اگرمي آييد
نرم و آهسته بياييد مبادا كه ترك بردارد
چيني نازك تنهايي من
"سهراب سپهری"
هادی جان تولدت مبارک.
شیرینی یادت نره!!!!!!!!!!

هرچه دل تنگتان می خواهد بنویسید...
اگر این پست حذف شد بفهمید چقدر دبیر کانون قلم ناخن خشک وبخیل ست.
من اگر دردم بگویم با کسی
اشک آرد از دو چشمانش بسی
پس خموش وساکت وعزلت نشین
می نشینم گوشه ای بی مدعی
حرف هایم خسته کرده دوستان
لال وکر مانم برای مدتی
وصل گشته درد بی درمان من
برسر راه غم وناراحتی
فرصت و وقتم هدر گشت و برفت
کاش می یافتم دگر من فرصتی
اشک در چشمم بلور خون شده
درد عشقت کرده قلبم خط خطی
این همه با دیگران بودی چرا
پس چرا با من نبودی ساعتی
دور شد از من نوای بلبلان
مانده برمن، یک قفس، یک کرکسی
شعر: محمد حسین حری
در هوایت همچو شبگرد غزل خوان می روم
کوچه ها را با دلی آشوب و ویران می روم
دست هایم سرد واشکانم سرازیر است و غم
می کُشد ما را ولی من سوی درمان می روم
در دلم دارم هزاران ماتم و درد و الم
با که گویم درد ها را پس پریشان می روم
آن شبی کز دست ساقی جام مِی برداشتم
کین بلا جامی ست من مست وخرامان می روم
فرصت از دستم برفته همچو برق و همچو باد
وقت هایم صرف حسرت شد که نالان می روم
گریه هم دیگر به حال زار من مرهم نشد
مرهمی دیگر بیاور چونکه گریان می روم
شعر: محمدحسین حری
در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است.
.............
آنگاه كه گرسنگی بیداد می كند , از مائده های روحی سخن گفتن خیانت است.
.............
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند
پرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
..............
خدایا : رحمتی کن تا ایمان ..... نام و نان برایم نیاورد.قوتم بخش تا نانم را ،و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم ،تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند ......نه آنها که پول دین می گیرند و برای دنیا کار می کنند
.................
دیشب که نمی دانستم به کدام یک از دردهایم بگریم،کلی خندیدم ...
دکتر علی شریعتی
"محرم وصفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن
تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن
منتظران مهدی (عج) به هوش باشند که
حسین (ع) را منتظرانش کشتند."
حسین را کسانی کشتند که حافظین قرآن بودند
حسین را غفلت کشت نه شمشیر جفای یزیدیان.
حسین فریاد"هل من ناصر؟" می زد
ولی افسوس....افسوس که پرده ی غفلت بر چشمان کوفیان افتاده بود
وندای حسین را نشنیده می گرفتند.
ولی در این میان یک نفر پرده ی غفلت را با یک ساعت تفکر کنار زد
ودید....دید آنچه را که باید می دید.
اکنون نیز مهدی(عج) فریاد حق می زند
ولی ای کاش ماهم چون حرریاحی پرده ی غفلت را کنار می زدیم
ای کاش........
(محمد حسین حری)

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.
............................................................
ما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.
............................................................
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم.
(دکتر شریعتی)
