هستی ونیستی,بودن ونبودن آدم ها از نظر دکتر شریعتی:

آنانی که وقتی هستند هستند  وقتی که نیستند هم نیستند(عمده آدمها) حضورشان مبتنی به فیزیک است,بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

آنانی که وقتی  هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند ( مردگانی متحرک در جهان ) خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند . بی شخصیت و بی اعتبارند هرگز به چشم نمی آیند مرده و زندشان یکی است.

آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند,آدمهای معتبر و با شخصیت کسانی که در بودن سرشار از حضورند در نبودشان هم تاثیرشان را می گذارند کسانی که همواره به خاطر ما می مانند  دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم هستند (شگفت انگیزترین آدمها) در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما می توانیم حضورشان را در یابیم ,اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم باز می شناسیم که آنان چه بودند  چه می گفتند و چه می خواستند ما همیشه برای این ادم ها هزار حرف داریم, اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند اختیار از ما سلب می شود  سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم شاید اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.